صدها ستاره در آسمان
یک زمین زیر پای
می دانی ؛ هر انسان به چیزی دلخوش است
....
کسی خودش را روی علفهای مرطوب دشت رها کرده است .. دستهایش را پشت سرش قلاب کرده .. آسمان را نگاه می کند ...
: پرنده ها مهاجرند
..
کسی روی زمین نشسته است .. به درختی تکیه داده و یک زانویش را در بغل گرفته است .. سرش رو به بالاست و به بازی آفتاب – برگها و پرنده ها نگاه می کند ...
: صدای پرنده ها آبی است
..
کسی ایستاده است .. روی زورقی نامتعادل .. یک دستش به پاروست و دست دیگرش را سایبان چشمانش کرده .. به افق نگاه می کند ...
: زندگی رنگ دریاست
زندگی زیباست به همین سادگی.
سلام
با خواندن این نوشته ات یاد شعری از سعدی افتادم که
هرکسی را هوسی در سر و کاری در پیش
من بیجاره گرفتار هوای دل خویش
یکی برای آسودگی اینقدر پارو می زنه که بره وسط دریا و
یکی هم تمام سعیش اینه که برسه به یک ساحل امن
زندگی رنگ دریاست ولی این دریا در چشم همه به یک رنگ نیست .یکی با تکیه به درخت دنبال آرامشه یکی همون دخت تبر زده رو میذاره رو پشتش تا با پول به دست اومده از رنج این باربری یه کم آروم بشه .
خیلیها میگن زندگی زیباست ولی من میگم خیلی پیچیده ست . اینقدر پیچیده است اینقدر پیچیده که معادلات هزار مجهولیش رو نمی شه به این راحتی حل کرد
زندگی رنگ دریاست...خیلی قشنگه....کاش بلد باشیم تو این زندگی آبی خوب شنا کنیم
چون از دل امده بود به دل نشست .